سیره قضایی حضرت مهدی (عج) / حجت الاسلام و المسلمین دکتر حبیب الله طاهری
اشاره:
با بررسى و دقت در روایات حکومت جهانى امام مهدى(ع) در زمینه پیشرفت مسایل اقتصادى، فرهنگى و... در مىیابیم که با کاسته شدن از جرم و جنایت و با پیشرفت علوم و فنون دستگاه قضایى آخرین معصوم الهى از توانایى و قدرت فراوانى برخوردار است.
این نوشتار جلوهاى از سیره قضایى آخرین حجت الهى را بیان مىکند. در این مقاله تلاش شده است؛ ترسیم چشمانداز آن حکومت، چراغى فراروى امروز افروخته گردد.
مقدمه
1ـ براى مبارزه با فساد و تجاوز و ستم از یک سو، لازم است پایههاى ایمان و اخلاق تقویت شود و از سوى دیگر، یک سیستم صحیح و نیرومند قضایى با هشیارى کامل و احاطه وسیع به وجود آید.
مسلّما پیشرفت کامل صنایع، وسایلى را در اختیار بشر مىگذارد که با آن به خوبى مىتوان در مورد لزوم، حرکات همه مردم را تحت کنترل قرار داد و هر حرکت ناموزون و نابجایى را که به فساد و تجاوز منتهى مىشود، زیر نظر گرفت. علائم و آثارى را که مجرمان در محلّ جرم باقى مىگذارند مىتوان شناسایى و از آنها عکسبردارى کرد، صداى آنها را ضبط نمود و آنها را به خوبى تجزیه و تحلیل کرد. قرار گرفتن چنین ابزار پیشرفتهاى در اختیار یک حکومت صالح، عامل مؤثرترى براى پیشگیرى از فساد و ستم است؛ به گونهاى که مىتوان در صورت وقوع جرم یا تضییع حقى، حق را به صاحب آن رساند.
شکّى نیست که در عصر آن مصلح بزرگ جهان، آموزشهاى اخلاقى با وسایل ارتباط جمعى بسیار پیشرفته، آن چنان گسترش مىیابد که اکثریت مردم جهان را براى یک زندگى صحیح انسانى و آمیخته با پاکى و عدالت اجتماعى آماده مىسازد.
ولى از آن جا که انسان آزاد آفریده شده و در تصمیمها و اعمال خویش از اصل جبر پیروى نمىکند، خواه ناخواه افرادى ـ هر چند انگشت شمار ـ در هر اجتماع صالحى ممکن است پیدا شوند که از آزادى خود سوء استفاده کنند و از آن براى وصول به مقاصد شوم خود بهره گیرند. به همین دلیل جامعه باید به یک دستگاه قضایى سالم و کاملاً آگاه و مسلّط مجهّز باشد تا حقوق مردم به آنها برگردانده شود و ستمگر به جزاى خود برسد.
2ـ با دقت در جرائم و جنایات و مفاسد اجتماعى راههاى پیشگیرى از آنها، روشن مىشود که: اولاً، با اجراى عدالت اجتماعى و تقسیم عادلانه ثروت، ریشه بسیارى از مفاسد اجتماعى که از کشمکش بر سراندوختن ثروت و استثمار طبقات ضعیف، حیله و تزویر و انواع تقلّبها، دروغ، خیانت و جنایت براى در آمد بیشتر سرچشمه مىگیرد، برچیده مىشود. مفاسدى که شاید رقم بیشترى از فساد و ظلم در هر جامعهاى را تشکیل مىدهد. این مفاسد به عنوان سرچشمه و ریشه بسیارى از جرایم و جنایات مطرحند که با از میان رفتن ریشه اصلى، شاخ و برگها خود به خود مىخشکند.
ثانیا: آموزش و تربیت صحیح اثر عمیقى در بهبود مبارزه با فساد و تجاوز و انحرافات اجتماعى و اخلاقى دارد؛ یکى از علل مهمّ توسعه فساد در جوامع کنونى این است که نه تنها از وسایل ارتباط جمعى براى آموزش صحیح استفاده نمىشود، بلکه بیشتر آنها در خدمت کثیفترین و زشتترین برنامههاى استعمارى فاسد قرار دارد. برنامههایى که شب و روز از طریق ارایه فیلمهاى بدآموز و داستانها و برنامههاى گمراه کننده و حتّى اخبار دروغ و نادرستى که در خدمت مصالح استعمار جهانى است، به ظلم، تبعیض و فساد خدمت مىکنند.
البته این موارد نیز از جهتى ریشه اقتصادى دارد و براى تحذیر مغزها و به ابتذال کشاندن مفاهیم سازنده و نابود کردن نیروهاى فعّال و بیدار هر جامعه، براى بهرهگیرى بیشتر غولهاى استعمار اقتصادى حرکت مىکند، بدون آن که با مانع مهمّى روبرو شوند. هرگاه این وضع دگرگون شود، به طور قطع در مدت کوتاهى قسمت مهمّى از مفاسد اجتماعى از بین خواهد رفت. این کار تنها از یک حکومت صالح و سالم جهانى بر مىآید. حکومتى که در مسیر منافع تودههاى جهان ـ و نه استثمارگران ـ براى ساختن جهانى آباد و آزاد و مملوّ از صلح و عدالت و ایمان حرکت مىکند.
ثالثا: وجود یک دستگاه قضایى بیدار و آگاه با ابراز مراقبت دقیق که نه مجرمان بتوانند از چنگ آن فرار کنند و نه ستمگران از عدالت سر باز زنند، نیز عامل مؤثرى در کاهش میزان فساد، گناه و سرپیچى از قانون است.
اگر این سه جنبه دست به دست هم دهند، تأثیر آن فوقالعاده زیاد خواهد بود.
از مجموع احادیث مربوط به دوران حکومت مهدى(عج) استفاده مىشود که او از تمام این سه عامل بازدارنده، در عصر انقلابش بهره مىگیرد؛ به گونهاى که ضرب المثل معروفى که مىگوید: «زمانى فرا مىرسد که گرگ و میش در کنار هم آب مىخورند» تحقق مىیابد.
مسلّما گرگهاى بیابان تغییر ماهیت نمىدهند و لزومى هم ندارد که چنین شود، میشها هم از حالت کنونى در نمىآیند، بلکه این جمله اشاره دارد به برقرارى عدالت در جهان و تغییر روش گرگ صفتان خونخوار. که در سازش با حکومتهاى جبّار، قرنها به خوردن خون قشرهاى مستضعف جامعه انسانى مشغول بودند.(1)
3ـ آگاهى به روش داورى و سیره قضایى امام محمّدمهدى(عج) تنها با بررسى روایات وارده در این باب میسر است؛ چرا که عقل را در این نوع مسایل راهى نیست تا با بررسى عقلانى به حقیقت آن آگاه شویم. بنابراین، در این مقاله نخست روایات مربوطه را (تا جایى که به آنها دست یافتهایم) ذکر نموده و سپس با دقت و کاوش در آنها به شیوه قضایى امام(ع) آگاهى پیدا مىکنیم:
روایات
روایات وارده در رابطه با روش داورى آن حضرت و امور مربوطه به داورى بسیار است که ما به بخشى از آنها اشاره مىکنیم:
1ـ قالَ الصّادِق(ع):
اذا قامَ القائِمُ حَکَمَ بِالعَدلَ وَارتَفَعَ فى اَیّامِهِ الجَورُ وَاَمَنَت بِهِ السُّبُلُ وَاَخرَجَتِ الأَرضُ بَرَکاتِها وَرَدَّ کُلَّ حَقٍّ اِلى اَهلِهِ... وَحَکَمَ بَینَ النّاسِ بِحُکمِ داوُد وَحُکْمِ مُحَمَّدٍ...(2)
وقتى که قائم قیام کند، داورى را بر اساس عدالت قرار مىدهد و ظلم و جور در دوران او برچیده مىشود و جادهها در پرتو وجودش امن و امان مىگردد و زمین برکاتش را خارج مىسازد و حق هر کس را به او بر مىگرداند، و در بین مردم همانند داود و محمد(ص) داورى مىکند... .
2ـ جابر از امام باقر(ع) نقل مىکند که فرمود:
اِنَّما سُمِّىَ المَهدِىُّ لاِءنَّهُ یُهدى اِلى اَمرٍ خَفىٍّ حَتّى اَنَّهُ یَبعَثُ اِلى رَجُلٍ لایَعلَمُ النّاسُ لَهُ ذَنبٌ فَیَقتُلُهُ حَتّى اَنَّ اَحَدَکُمْ یَتَکَلَّمَ فى بَیتِهِ فَیَخافُ اَنْ یَشهَدَ عَلَیه الجدارُ(3)
حضرت امامِ عصر، به این جهت مهدى نامیده شده است که به امور مخفى و پنهان هدایت مىشود، تا جایى که گاه به سراغ مردى مىفرستد (و او را) به قتل مىرساند که مردم او را بىگناه مىدانند، (زیرا از گناه پنهانى او همانند قتل نفس که موجب قصاص است، آگاه مىباشد تا آن جا که بعضىها هنگامى که در خانه خود سخن مىگویند، مىترسند دیوار بر ضد آنها شهادت دهد (و از کارهاى خلاف و توطئه آنان امام را با خبر سازد).
3ـ قالَ ابوعَبدِاللّه(ع):
اِنَّهُ اِذا تَناهَتِ الأمُورُ اِلى صاحِبِ هَذَا الامر رَفَعَ اللّه تَبارَکَ و تَعالى لَهُ کُلَّ مُنْخَفَضٍ مِنَ الأَرضِ وَخَفَّضَ لَهُ کُلَّ مُرتَفَعٍ حَتّى تَکُونَ الدُّنیا عِندَهُ بِمَنزِلَةِ راحَتِهِ فَاَیُّکُمْ لَو کانَتْ فى راحَتِهِ شَعرَةٌ لَمْ یَبصُرها(4)
وقتى کارها به صاحب اصلى ولایت رسید خداوند بزرگ هر نقطه فرورفتهاى از زمین را براى او مرتفع و هر نقطه مرتفعى را پایین مىآورد؛ آن چنان که تمام دنیا نزد او همانند کف دستش خواهد بود. کدام یک از شما اگر در کف دستش مویى باشد آن را نمىبیند؟
4ـ امام صادق و امام کاظم8 فرمودند:
لَوْقَد قامَ القائمُ لَحَکَمَ بِثَلاثٍ لَم یَحکُمْ بِها اَحَدٌ قَبلَهُ: یَقتُلُ الشَّیخَ الزّانى وَیَقتُلُ مانِعَ الزَّکاتِ وَیُوَرِّثُ الأَخُ اَخاهُ فِى الأَظِلَّةِ(5)
هرگاه قائم قیام کند، سه حکم خواهد کرد که احدى پیش از او نکرده است (و آنها عبارتند از): پیر زناکار و مانع الزکات را مىکشد و به برادرانى که در عالم اشباه و ارواح (عالم ذر) برادر بودند (نه برادر صلبى) ارث مىدهد.
5ـ در روایات بسیارى وارد شده است که امام مهدى ذریّهها و نوادههاى قاتلان سیدالشهداء را به خاطر رضایت به کار پدران مىکشد. امام صادق(ع) مىفرماید: «اِذا خَرَجَ القائِمُ قَتَلَ ذرارى قَتَلَةِ الحُسین(ع) بِفِعالِ آبائِها...»(6)
6ـ یکى از کارهاى آن حضرت اجراى حدود بر مردگان است؛ یعنى حکم حضرت این است که اگر کسى حدى بر عهده داشت و حد اجرا نشده بود، در هنگام ظهور و رجعت آنان، حد را جارى مىکند، چنان که درباره حُمیراء چنین مىکند به خاطر افترایى که به امّ ابراهیم زوجه صالحه رسول خدا(ص) زده بود. امام باقر فرمود:
اَما لَو قامَ قائِمُنا لَقَدْ رُدَّت اِلیهِ الحُمیراء حَتّى یُجَلِّد الحَدّ وَحَتّى یَنتَقِمَ لاِنتیه مُحَمَّدٍ فاطِمَه(س)، مِنها، قُلتُ: جُعِلتُ فَداک وَلِمَ یُجَلِّدُها الحَدَّ؟ قالَ: لِفریتَها عَلى اُمِّ ابراهیم، قُلتُ: فکیفَ اَخَّرَهُ اللّه لِلقائِمِ(ع)؟ فقالَ لَهُ اِنَّ اللّه تبارک و تعالى بَعَثَ مُحمّدً(ص) رَحمَةً وَبَعَثَ القائِمَ نِقمَةً.(7)
آگاه باشید اگر قائم ما قیام کند، حمیراء براى او برگردانده خواهد شد تا اینکه او را تازیانه حد زند و براى فاطمه دختر پیامبر از او انتقام بگیرد. راوى مىگوید عرض کردم فداى تو شوم، تازیانه حد براى چه؟ فرمود: براى افترایى که بر مادر ابراهیم فرزند پیامبر زد. گفتم: پس چرا حد او تا قیام قائم به تأخیر افتاده است؟ فرمود: براى این که خداوند محمّد را رحمت فرستاده و قائم را نقمت.
7ـ عَن اَبان قالَ: سَمِعتُ اَبا عَبدِاللّه(ع) یَقُولُ:
لایَذهَبُ الدُّنیا حَتّى یَخرُجَ رَجُلٌ مِنّى یَحکُمُ بِحُکومَةِ آلِ داوُد لایَسأَلُ عَن بَیِّنةٍ، یُعطى کُلَّ نَفسٍ حُکمَها.(8)
ابان مىگوید: از امام صادق(ع) شنیدم که مىفرمود: دنیا به پایان نمىرسد تا این که مردى از تبار من قیام کند و در حکومت خود به حکم آل داود حکم نماید. از کسى مطالبه بیّنه و شاهد نکند و هر کسى را به حکم واقعى او محکوم نماید.
8ـ امام صادق(ع) فرمود:
اِذا قامَ قائمٌ آلِ محمّدٍ حَکَمَ بِحکمِ داوُد وَسُلَیمان لایَسئَلُ النّاسَ بَیِّنةً.(9)
وقتى قائم آل محمد قیام کند به حکم داود و سلیمان حکم مىکند و از مردم گواه نمىخواهد.
9ـ قالَ اَبوعَبدِاللّه(ع):
اِذا قامَ القائمُ(ع) لم یَقُم بَینَ یَدیهِ اَحَدٌ مِن خَلْقِ الرَّحمنِ اِلاّ عَرَفَهُ صالِحُ هُوَ اَمْ طالِحٌ؟ اَلا وَفیه آیَةٌ لِلمُتوَسّمینَ وَهِىَ السَّبیلُ المُقیمُ.(10)
هرگاه قائم قیام کند احدى از خلق خدا در پیش او نایستد مگر این که آن حضرت، او را بشناسد که صالح است یا طالح، آگاه باشید که در شأن او است آیه «اِنَّ فى ذالِک لاَیاتٍ للمتوسّمینَ».
و در حدیث دیگر فرمود:
لَو قامَ قائمُنا اَعطاهُ اللّهُ السّیماءَ فَیَأمَرَ بِالکافِرِ فَیُؤخَذُ بِنواصیهِمْ وَاَقدامِهِم ثُمَّ یُخبِطُ بِالسَّیفِ خبطا.(11)
چون قائم ما قیام کند، خداوند علم سیما به او عطا کند، پس امر مىکند بر کافر، پس موهاى پیشانیشان را مىگیرند و به پاهاى ایشان مىچسبند و مىکشانند به سوى شمشیر و شمشیر را در میان ایشان مىنهد.
10ـ در حدیثى امام صادق(ع) فرمود:
اِنَّ قائِمَنا اِذا قامَ مَدَّاللّهُ لِشیعَتِنا فى اَسماعِهِم وَابصارِهِم حَتّى لایَکُونَ بَینَهُم وَبینَ القائِمِ بَریدٌ یُکَلِّمُهُم فَیسمَعُونَ وَیَنظُرونَ اِلَیهِ وَهُوَ فى مکانِهِ.(12)
هنگامى که قائم ما قیام کند خداوند آن چنان گوش و چشم شیعیان ما را تقویت مىکند که میان آنها و قائم (رهبر و پیشوایشان) نامهرسان نخواهد بود. با آنها سخن مىگوید سخنش را مىشنوند و او را مىبینند؛ در حالى که او در مکان خویش است (و آنها در نقاط دیگر دنیا).
یعنى وسایل انتقال صدا و تصویر، به طور همگانى و آسان در اختیار همه پیروان او قرار دارد؛ آن چنان که در عصر حکومت او اداره پست چیز زایدى محسوب مىگردد. بنابراین، همه برنامهها با سیستم «شهود و حضور» اجراء مىشود؛ در چنین حالتى هیچ امرى از حاکم آن زمان مخفى نخواهد بود هر چند براى دیگران مخفى باشد. امام به طور طبیعى (با قطع نظر از علم غیب) بر همه چیز آگاه است و همانند داود و سلیمان، بر اساس علمش داورى مىنماید.
ادامه دارد . . .